بالاخره دارم پست ها روکامل میکنم
شیطنتهایی بابا مهدی
عروسی های ماه ششم
عروسی نیکتا 9/1/93 مصادف با شب جشن عقد مامان وبابایی عروسی علی منظمیان 7/1.93 مصادف با عقد مامان وبابایی
نویسنده :
مامان
1:45
بابایی داره میاد
امروز ٢٨/١٢/٩٢ من منتظر بابایی هستم تو راه داره میاد.دلش برات شده قد یه مورچه دم به ذقیقه اس میداد و من براش عکس میفرستادم تا الان ١٥ روزه که تو رو ندیده عکس لحظه دیدنت هم برات میذارم ...
نویسنده :
مامان
1:42
حریره برنج و بادام
از روز 12 فروردین گل کوچولوی مامان فرنی خورد اون هم با چه ولعی بوس س س س س س س س
نویسنده :
مامان
1:31
عیدی های متین
پسر گلم عیدی هات مبارک باشه مامان لیلا پلاک طلا به اسم متین و 300 تومان عیدی من هدیه به تو عیدی من به بابا یه ربع سکه (طبق همیشه که به خودم قول دادم برا عید سال یه ربع و روز مرد یه ربع سکه و تولد بابا براش ل...
نویسنده :
مامان
1:26
هدیه های تولد متین
یه اتفاق بد
صبح روز ١٠/١/٩٣ میخواستیم با مامن اکرم ودایی ها و خاله وعمو حمید(عمو مامانی) بریم تخت جمشید ما دیرتر حرکت کردیم چون مامانی کار داشت.باید یه مانتو رو برا مشتری میدوختم.بابایی هم مواظب تو بود. بابا تو این فاصله میخواست ماشینش هم تمیز کنه.که ......................... تو رو گذاشته بود تو ماشین و کلید هم تو ماشین بود که یه دفعه در ماشین قفل میشه من دیگه کارم تموم شده بود در حال جمع کردن وسایل بودم که بابایی هراسون اومد با وخبر داد من که چشام داشت در میومد.اصلا باورم نمیشد نمیدونم چطوری رسیدم کنار ماشین داشتی زار زار گریه میکردی هر چه میزدم تو شیشه که اروم بشی خبری نبود که نبود بابایی هم بدو رفت دنیال کلید ساز مامان سروش ازادی ...
نویسنده :
مامان
19:46